زندگی رقص واژگان است:
یكی به جرم تفاوت تنهاست
یكی به جرم تنهایی متفاوت...
سعی نكن متفاوت باشی!
فقط خوب باش
خوب بودن به اندازه ی كافی متفاوت است.
همیشه...
باید کسی باشد...
تا بغضهایت را قبل از لرزیدن چانهات بفهمد
باید کسی باشد...
... که وقتی صدایت لرزید بفهمد
که اگر سکوت کردی، بفهمد...
... کسی باشد
که اگر بهانهگیر شدی بفهمد
کسی باشد
که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن
بفهمد به توجهش احتیاج داری
بفهمد که درد داری
که زندگی درد دارد
که دلگیری
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است
بفهمد که دلت برای قدم زدن زیرِ باران
برایِ بوسیدنش
برایِ یك آغوشِ گرم تنگ شده است
همیشه باید کسی باشد
همیشه...
باران میبارد بوی زمستان همه چاروفراگرفته
ابرها پایین آمده مه غلیظی زمین رافراگرفته
وفطره های باران روی زمین شروع به رقصیدن کرده است
چه زیباست هوای ابرآلود
آسمانی خروشان
دردلم هیاهویی بلندشده
تاب نشستن راندارم
آرام نمیگیرم دلم میخواهد
زیرباران بدون چترراه بروم
وزمزمه های فطره های باران راکه عاشقانه
میخوانندگوش دهم
چشم هایم خیس شده اند
نمیدانم اشک های من است
یاقطره های باران
اماداغ داغ اند
گونه هایم رامیسوزاند
گویا اشک های من است که سرازیرشده اند
این نشانه چیست؟
آیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییا؟
عشق دوباره درمن زنده شده؟
علیرضارضایی
هوایم باش !
پرسه زدن در خیالت زیباترین نیاز من است ....
هوایم باش !
تا نفسم نگیرد .....
بوي ماه مهـــــــــــــر
سرمشق هاي آب بابا يادمان رفت
رسم نوشتن با قلم ها يادمان رفت
گل كردن لبخند هاي همكلاسي
دريك نگاه ساده حتي يادمان رفت
ترس از معلم حل تمرين پاي تخته
آن زنگهاي بي كلك از يادمان رفت
راه فرار از مشق هاي توي خونه
اي واي ننوشتيم آقا يادمان رفت
آن روزها را آنقدر شوخي گرفتيم
جدييت تصميم كبري يادمان رفت
شعر خداي مهربان را حفظ كرديم
يادش بخير اما خدا را يادمان رفت
درگوشمان خواندند رسم آدمييت
آن حرفها را زود اما يادمان رفت
فردا چكاره ميشوي موضوع انشا
ساده نوشتيم آنقدر تا يادمان رفت
ديروز تكليف آب بابا بود و خط خورد
تكليف فردا نان و بابا يادمان رفت
نوشته شده در یکشنبه هفتم مهر 1392ساعت 9:59 توسط ❤دختر دریا-پسر صحرا
آوازه ی عشق
نویسنده : بنده ناچیز خدا - ساعت ٦:۱۱ ب.ظ روز دوشنبه ٢ بهمن ۱۳٩۱
عشق، صداقت، تنهایی، غم
مرا ببوس
نه یک بار که هـــــزار بار…
بگذار آوازه ی عشقمان
چنان درشهر بپیچد
که روسیاه شوند
آنها که بر سر جدایی مان
شرط بسته اند…!
سکوت ، سخن برتر
نویسنده : بنده ناچیز خدا - ساعت ٥:٥٩ ب.ظ روز شنبه ٢٦ امرداد ۱۳٩٢
عشق، سختی، تنهایی، دلتنگی
چند وقتی است هرچه می گردم
هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم ،
نگاهم اما گاهی حرف می زند
گاهی فریاد می کشد
و من همیشه به دنبال کسی می گردم
که بفهمد یک نگاه خسته
چه می خواهد بگوید...
دلم...
دلـــــــــم ميگــيره
وقـــتـي مـــيدونم
در دنـــيای بــــه اين بــــزرگي
هيچ دلـي نيســت کــه بـــرای مـن تنـــگ بشه...
[ پنجشنبه سی ام خرداد 1392 ] [ 0:13 ] [ kazem ] [ 3 نظر ]
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
[ پنجشنبه سی ام خرداد 1392 ] [ 0:12 ] [ kazem ] [ 7 نظر ]
ـــــــ تـــــــــــــــو
بی تو تنها گریه کردم تو شبای بی ستاره
انتظار تو کشیدم تا که برگردی دوباره
در غروب رفتنت ، لحظه هایم را شکستم
***
*****
***
**
زیر بارون جدایی با خیال تو نشستم
پشت شیشه روز و شب ، دل به بارون می سپارم
من برای گریه هام ، چشمه ها رو کم می یارم
انتظار با تو بودن منو از پا درمیاره
ترس از این دارم که بی تو ، تا ابد چشام بباره
.
[ سه شنبه بیست و نهم مرداد 1392 ] [ 10:25 ] [ masoud ]
***************
بــآ کولـــــه بــــآر تَنهـــآييـَم
دَر جـــآده هــآي بـي انتهــــآي ايـن دنيــآي عَجيـــــب
رآه خــــوآهم افتـــــآد
مَـــن کـــه غَريبـــــم
چـــه فَــــرقي دآرد کجـــــآي ايـــن دنيــــــآ بـآشــــم
همــه جــــآي جهــــآن تنهـــــآيي بــــآ مَـــن است
[ یکشنبه دهم شهریور 1392 ] [ 0:51 ] [ masoud ]
شــــــــــــــــکــــــــــــــــــــــــــ
يه دريا اشـــــــــــــــک براي ريختن دارم
يه دل گرفته
يه زندگي پر از خالــي
من سرشارم از تنــهايـــــــــي
خيالي نيست
ميان اين همه نااهلي
اگر ، اهلي چشمانت شوم که عجيب نيست
عجيب اين
همه تنهاييست
بعد از اهلي شدن
تنها
تنها صفتي است که هفت ميليارد موصوف دارد
تو که ميداني تمام وجودم هستي
اين شعر را براي
تو نوشتم تا بخواني و بداني همه ي زندگي ام هستي
نه قافيه دارد ، نه رديف ، نه
آهنگ دارد نه طنين
اينها همه حرف دلم بود ، همين!
چرا بودنت راست و ريست نمـــي شود ؟!
من که تمام پازل هاي تنهايـــي ام را درست چيده ام
[ یکشنبه دهم شهریور 1392 ] [ 0:54 ] [ masoud ]
هوي لال پرست
در اين زمانه بي هاي و هوي لال پرست
خوشا به حال کلاغان قيل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
براي اين همه ناباور خيال پرست؟
به شب نشيني خرچنگ هاي مردابي
چگونه رقص کند ماهي زلال پرست
رسيده ها چه غريب و نچيده مي افتند
به پاي هرزه علفهاي باغ کال پرست
رسيده ام به کمالي که جز اناالحق نيست
کمال دار براي من کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاري ست
به چشم تنگي نا مردم زوال پرست
[ جمعه بیست و دوم شهریور 1392 ] [ 22:24 ] [ masoud ]
[ يک نظر ]
حس قشنگیه
حس قشنگیه
یکی نگرانت باشه،
یکی بترسه از اینکه یه روز از دستت بده.
سعی کنه ناراحتت نکنه،
حس قشنگیه ... وقتی ازش جدا میشی:اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت کنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم،
بگه که حواسم بهت هست.
حس قشنگیه ازت حمایت کنه،وقتی حق با تو نیست ...
آره ...
♥ دوست داشتن همیشه زیباست♥
تــســبــیــح نیــســتــم
امــا نــفــســم را بــه شــمــاره انــداخــتــه اســتـــــ
شــوق دســتــان تـــــو...
هيچوقت اهلي شدي؟؟!!
يا اصلا تا حالا اهلي كردي؟؟؟!!!
شايد ميگي: اهلي كردن يعني چي؟؟
روباه كتاب شازده كوچولو ميگه:
اهلي كردن يه چيزيه كه پاك فراموش شده...
معنيش ايجاد علاقه كردنه
آدم فقط از چيزهايي كه اهلي كنه ميتونه سر درآره
شهريار كوچولو ياد گلش ميوفته ...
گلش قبلا اونو اهلي كرده بود...
ميره پيش گلهاي باغ بهشون ميگه :
شما سر سوزني به گل من نمي مونيد و هنوز هيچي نيستيد
نه كسي شمارو اهلي كرده نه شما كسي رو
شما خوشگليد اما خالي هستيد
براتون نميشه مُرد....
و بعد روباه رازي رو به شهريار كوچولو گفت :
جز با چشم دل هيچي را چنان كه بايد نميشه ديدي
نهاد و گوهر را چشمِ سَر نميبينه
ارزش گل تو به قدر عمريه كه به پاش صرف كردي
انسانها اين حقيقت را فراموش كردن اما تو نبايد فراموشش كني
تو تا زنده اي نسبت به چيزي كه اهلي كرده اي مسئولي
❤ تو مسئول گُلِتی ❤
...تنهایــــــــی یعنی...
225
شغل: دیگران را از تنهایی درآوردن!
تنهایی رفیقی است که هیچ سلامی را بیجواب نمیگذارد.
او اولین وُ آخرین معشوق ِ همه ی آدمهاست. چه بخواهی چه نخواهی به آغوش ِ همیشه بازش برمیگردی و این، مثل ِ مرگ، گریز ناپذیر است.
اما در این بین، گاهی که به سراغش میروی، مثل ِ همیشه، تو را گرم در بر میگیرد و کسی را یارای رقابت با او نیست.
گیلاس ِ مشروب ِ تنهایی ِ هیچکس را، هیچکس نمیتواند پُر کند، مگر خود ِ خود ِ تنهایی.
پس
سلام تنهایی!
تنهایی پیچیده نیست! چای خوردن است
خندیدن است و گریستن است
به جَبر ِ هجران...
علیرضا روشن
بزرگترین عیب موسیقی این است که به آدم کمک میکند از تنهایی خودش لذت ببرد و او را در این تنهایی منفعل رها میکند. برای آدم افسرده گوش کردن آهنگ مثل سم است. آنها که افسردگی شدید را تجربه کردهاند میفهمند چه میگویم، وقتی هدفون را در گوشت میگذاری عملا خودت را ایزوله میکنی. دیواری دور خودت میکشی و از جداافتادگی خودت از بقیه آدمها لذت میبری. در خیابان راه میروی در ماشین نشستهای در صف ایستادهای در ازدحام به جمعیت تنه میزنی اما در همه این موقعیتها تنها هستی و موسیقی به تو کمک میکند از این تنهایی مخرب لذت هم ببری. این لذت بردت از تنهایی، ابتدا یک مکانیزم دفاعی در برابر افسردگی است اما به مرور تبدیل به وضعیتی پایدار میشود که تو و افسردگی را به هم عادت میدهد. به مرور تو تبدیل به بیماری میشوی که از بیماریات لذت میبری و نه تنها به دنبال درمانش نمیروی بلکه به آن افتخار هم میکنی.
220
ﺩﺭ ﯾﮏ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﺷﯿﺸﻪ ﻧﺎﺯﮎ ﻭ ﻇﺮﯾﻒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪﺑﺎ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﮔﺎﻣﻬﺎ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺷﯿﺸﻪ
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺿﺪ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﻣﺎﻓﻮﻕ ﺳﺮﻋﺖ ﻫﻢ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﮕﺬﺭﺩ ﻫﯿﺞ ﺗﺮﮎ ﻭ ﺧﺮﺍﺷﯽ ﺩﺭ
ﺁﻥ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ .
ﮐﺎﺷﮑﯽ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﻗﻄﻌﻪ ﺷﻌﺮﺵ ﺗﺠﺪﯾﺪ ﻧﻈﺮﻣﯿﮑﺮﺩ : ﺑﺴﺮﺍﻍ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺎﯾﯿﺪ ﻧﺮﻡ ﻭ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺗﺮﮎ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ ﭼﯿﻨﯽ ﻧﺎﺯﮎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻦ
پلاس ناهید سیدی
مردي تنها تنهاي تنها
در زمین عشقی نیست که زمینت نزند... آسمان را دریاب
بازی باهم بودن
کنــارت هستند تا کـــی !؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …
از پیشــت میروند یک روز کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد …
دوستت دارند تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند …
میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه …
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !
و این است بازی باهــم بودن
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
عکس های شما
شمامیتوانیدعکس های خودرابرای ماارسال کنید
آمار سایت